یکی از مهمترین نکات هنگام ساخت یک دستگاه یا قطعه از روی نمونه خارجی آن، آشنایی با مفهوم مهندسی معکوس و دانستن تفاوت آن با کپی کردن است. در فرآیند کپی کردن یک دستگاه یا محصول قطعات
قطعات در شرایط کارگاهی و بدون وجود مستندات فنی کپی می شود. در این روش که اصولا به حالت سنتی انجام می پذیرد، مستندات و نقشه ها و مدل سه بعدی دستگاه تهیه نمی شود و متریال هر قطعه نیز به صورت اصولی ارزیابی نخواهد شد. در نتیجه پس از تولید دستگاه کپی شده از روی نمونه خارجی، اصلاح قطعات یا تغییر در شکل ظاهری دستگاه فقط به روش سعی و خطا انجام می شود. روش کپی کردن یک محصول یا دستگاه خارجی در ظاهر هزینه کمتری برای کارفرما خواهد داشت ولی به دلیل اصولی نبودن ، معمولا تعداد دفعات سعی و خطا و ایجاد ایراد در دستگاه کپی شده، موجب خواهد شد هزینه آن از فرآیند مهندسی معکوس بسیار بیشتر باشد. همچنین در روش کپی کردن قطعه یا محصول، فرآیند توسط یک کارگاه انجام می شود که در نهایت کارفرما به صورت کامل وابسته به آن کارگاه خواهد بود و امکان تولید محصول کپی شده در خارج از آن کارگاه وجود ندارد. بر خلاف این روش، در مهندسی معکوس قطعات و تجهیزات صنعتی، فرآیندی کاملا اصولی بوده که فعالیت هایی مانند دمونتاژ، مونتاژ، مدلسازی سه بعدی، تهیه نقشه های ساخت و آنالیز متریال را شامل می شود و وابستگی کارفرما را به کارگاه یا تامین کننده خاص از بین میبرد. در روش مهندسی معکوس و ساخت داخل تجهیزات پس از اندازه گیری و مدلسازی سه بعدی نمونه خارجی دستگاه، با نرم افزارهایی مانند سالیدورک، کتیا و ... ،اطلاعات کاملی از کلیه قطعات و المان های مورد نظر تجهیز استخراج می شود و کارفرما با دانش کامل نسبت به نحوه عملکرد و کارکرد هر یک از قطعات و اجزای دستگاه، می تواند فرآیند تولید را برون سپاری نموده و یا دستگاه را در داخل شرکت تولید کند. یکی دیگر از مزیت های روش مهندسی معکوس این است که به دلیل حذف فرآیند سعی و خطا، سرعت کار افزایش یافته و امکان ایجاد تغییرات در دستگاه نیز وجود خواهد داشت. در این مرحله با استفاده از نرم افزاری مانند سالیدورکس می توان شرایط کاری دستگاه را قبل و بعد از اعمال تغییرات در محیط سه بعدی مشاهده نمود و ایرادات احتمالی را پیش از ساخت بر طرف کرد.
جهت انجام پروژه های خود با ما تماس بگیرید